هوش مصنوعی:
شاعر خطاب به معشوق خود میگوید که او را قبلهگاه خوبیها میداند و تمام وجودش (دل، تن، جان) متعلق به معشوق است. او اعتراف میکند که در نادانی، دل خود را به معشوق فروخته و اکنون که ارزش واقعی معشوق را میفهمد، میبیند که جانش در برابر عشق او ارزان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استعارههای ادبی است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات نیاز دارد. همچنین، ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۵۱
ای آنکه بروی قبله خوبانی
دل را دل و تن را تن و جان را جانی
گفتم بدلت خریدم از نادانی
اکنون که پدید است بجان ارزانی
دل را دل و تن را تن و جان را جانی
گفتم بدلت خریدم از نادانی
اکنون که پدید است بجان ارزانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.