هوش مصنوعی:
شاعر از کسی میخواهد که نامهای از یارش برایش بیاورد. او تأکید میکند که اگر نامهاش را میبرد، آن را به غریبهها نشان ندهد و اگر پاسخ میگیرد، آن را مخفیانه به او برساند. شاعر همچنین از نشانههای بین خود و یارش میگوید و درخواست میکند که برای رفع بدگمانیاش، نشانهای برایش بیاورد. در پایان، او از تلخی پیری میگوید و درخواست رطب تازه از نخل جوانی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نشانههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۰۱
قاصدا، نامه یی از کوی فلانی بمن آر
یعنی از یار من آن نامه که دانی بمن آر
نامه ی من ببر، اما برقیبان منمای؛
گر توانی بدهش، ور نتوانی بمن آر!
اگرت بر سر آن کو نشناسند اغیار
بدهش نامه، جوابی که ستانی بمن آر
ور شناسد نهانی، بدهش نامه و باز
خبری پرس نهانی و نهانی بمن آر
پیش مردم ننویسد اگر از شرم جواب
بگذر از نامه و پیغام زبانی بمن آر
در میان من واو هست نشانها بسیار
بدگمان تا نشوم از تو، نشانی بمن آر
همچو آذر بودم کام ز پیری بس تلخ
رطبی تازه از آن نخل جوانی بمن آر
یعنی از یار من آن نامه که دانی بمن آر
نامه ی من ببر، اما برقیبان منمای؛
گر توانی بدهش، ور نتوانی بمن آر!
اگرت بر سر آن کو نشناسند اغیار
بدهش نامه، جوابی که ستانی بمن آر
ور شناسد نهانی، بدهش نامه و باز
خبری پرس نهانی و نهانی بمن آر
پیش مردم ننویسد اگر از شرم جواب
بگذر از نامه و پیغام زبانی بمن آر
در میان من واو هست نشانها بسیار
بدگمان تا نشوم از تو، نشانی بمن آر
همچو آذر بودم کام ز پیری بس تلخ
رطبی تازه از آن نخل جوانی بمن آر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.