هوش مصنوعی:
در این متن، خضر به یک فرد عالیمقام پیشنهاد میدهد که همراه او شود، اما آن فرد به دلیل تفاوت در اهداف و مسیر زندگی، این پیشنهاد را رد میکند. خضر به او یادآوری میکند که او با نوشیدن آب حیات، عمر جاودانه یافته است، اما فرد مورد نظر ترجیح میدهد از زندگی و مرگ طبیعی پیروی کند. در نهایت، هر دو به این نتیجه میرسند که بهتر است از هم دور بمانند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی مانند آب حیات و ترک جان، برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد.
گفتگوی خضر(ع) با دیوانهای
بود آن دیوانهٔ عالی مقام
خضر با او گفت ای مرد تمام
رای آن داری که باشی یار من
گفت با تو برنیاید کار من
زانک خوردی آب حیوان چند راه
تا بماند جان تو تا دیرگاه
من در آنم تا بگویم ترک جان
زانک بی جانان ندارم برگ آن
چون تو اندر حفظ جانی مانده
من به تو هر روز جان افشانده
بهتر آن باشد که چون مرغان ز دام
دور میباشیم از هم والسلام
خضر با او گفت ای مرد تمام
رای آن داری که باشی یار من
گفت با تو برنیاید کار من
زانک خوردی آب حیوان چند راه
تا بماند جان تو تا دیرگاه
من در آنم تا بگویم ترک جان
زانک بی جانان ندارم برگ آن
چون تو اندر حفظ جانی مانده
من به تو هر روز جان افشانده
بهتر آن باشد که چون مرغان ز دام
دور میباشیم از هم والسلام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت طوطی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.