هوش مصنوعی: شاعر از دست‌های معشوقه خود که مانند نقره می‌درخشند، یاد می‌کند که بر گردن او افتاده و مانند راهزنی او را به اسارت گرفته است. هر جرم و گناهی که از دست‌های معشوقه سر زده، به گردن شاعر افتاده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعاری است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات غنایی دارد. همچنین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده به نظر برسد.

شمارهٔ ۱۴۶

دی دست نگارین بت سیمین تن من
بر گردن من فگند و شد رهزن من

هر جرم که بر گردن از آن دستش بود
از گردن خود فگند بر گردن من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.