۲۲۷ بار خوانده شده
مهی امشب مگر در خانه ی ماست
که عالم روشن از کاشانه ی ماست
به آبادی مبر ای خواجه رنجی
ببین گنجی که در ویرانه ی ماست
ملامتها که بر من کردی امروز
روا بر ناصح فرزانه ی ماست
بگو با عاقلان زنجیر زلفش
نصیب این دل دیوانه ی ماست
بهر جا شمع او مجلس فروز است
سزای سوختن پروانه ی ماست
نه هر آبی نشاط انگیز باشد
شرابی جو که در میخانه ی ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که عالم روشن از کاشانه ی ماست
به آبادی مبر ای خواجه رنجی
ببین گنجی که در ویرانه ی ماست
ملامتها که بر من کردی امروز
روا بر ناصح فرزانه ی ماست
بگو با عاقلان زنجیر زلفش
نصیب این دل دیوانه ی ماست
بهر جا شمع او مجلس فروز است
سزای سوختن پروانه ی ماست
نه هر آبی نشاط انگیز باشد
شرابی جو که در میخانه ی ماست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.