هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی، نادانی انسان در برابر دانش بی‌کران خداوند، و غفلت مردم از حقایق آشکار می‌پردازد. شاعر خود را بندهٔ عشق می‌داند و برتری خداوند را به عنوان آفریننده و استاد خود ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد امکان‌پذیر است.

شمارهٔ ۵۶

شاهد ما چه غم ار پرده دروقلاش است
آفتاب است و نهان از نظر خفاش است

مردمان بیشتر آنست که غافل گذرند
زحدیثی که به هر کوچه و برزن فاش است

دل بی عشق به هر لحظه اسیر هوسی ست
خانه بی خانه خدا لعبگه او باش است

همه دانند که من بنده ی عشقم، چه عجب
عاقلان را به من ای خواجه اگر پرخاش است

من یکی کودک نادانم و او استاد است
من یکی صورت بی جانم و او نقاش است

گر کشد ازنگهی زنده کند باز نشاط
آنکه تقدیر حیات از لب جان افزاش است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.