هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و مذهبی، بیانگر عشق و ارادت شاعر به خدا و خاندان پیامبر (ص) است. شاعر خود را فقیر درگاه خدا و لشکر عشق می‌داند و تاج و کشور خود را ترک دنیا و آخرت معرفی می‌کند. او از پاکی اصل و نسب خود (از نسل حیدر) سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها راه حق را می‌شناسد و غیر از آن را کفر می‌داند. شاعر از رهایی از وسوسه‌های نفسانی و هدایت توسط خدا سخن می‌گوید و در پایان، آرزوی نزدیکی به خدا و خاندان پیامبر (ص) را دارد و هر چه را که سزای آل علی نیست، حتی اگر گنج عالم باشد، برای خود نمی‌خواهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر، برای درک و تجربه‌ی کامل، به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعارات پیچیده‌ی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۷۲

سلطان ملک فقرم و عشق است لشکرم
ترک دو کون تاجم و کونین کشورم

هم غرق بحر نیستیم ساخت عشق و هم
در حفظ فلک هستی کونین لنگرم

آلایشی بظاهرم ارهست باک نیست
زیرا که اصل پاکم و از نسل حیدرم

حق را ولی مطلق و دین را صراط حق
گر غیر حق بدانمش الحق که کافرم

افکنده بودم از ره ازین پیش دیو نفس
ظل خدا براه هدا گشت رهبرم

فردا که پرده دور شود از جمال قرب
یا رب مدار دور زآل پیمبرم

هرچ آن سزای آل علی نیست در جهان
گر گنج عالم است مبادا میسرم

جز با هوای دوست نهم سر اگر نشاط
از خاک سر بر آورم ای خاک بر سرم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.