۲۱۰ بار خوانده شده
ای عشق آخر سخن گذارت کردم
آسوده و عاجز و نزارت کردم
چهل سال شنیده ام ز تو لاف و گزاف
آخر دردست عقل خوارت کردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
آسوده و عاجز و نزارت کردم
چهل سال شنیده ام ز تو لاف و گزاف
آخر دردست عقل خوارت کردم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.