۲۱۳ بار خوانده شده

گوشه ای از بهر آسایش بجز میخانه نیست

گوشه ای از بهر آسایش بجز میخانه نیست
چاره ی رنج دو عالم غیر یک پیمانه نیست

آنکه می بیند به بند عشق و پندم میدهد
گر چه من دیوانه ام، پیداست کو فرزانه نیست

آشنا دیدش نشاط از بسکه با بیگانگان
میخورد خون زین غم اکنون تا چرا بیگانه نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نیستی نیست عین هستی است
گوهر بعدی:هزار خم بچشیدند و سرنگون کردند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.