هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از غم و تنهایی خود می‌گوید و آرزو می‌کند که اگر همراه یا همدلی داشت، رنج‌هایش کمتر می‌شد. او همچنین بیان می‌کند که اگر آزاد بود، به جای زمین، به آسمان می‌رفت و دانش الهی را در جان و دل خود پرورش می‌داد. شاعر از مکر و فریب دیگران نیز شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مکر و فریب ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۹۶

گر روی شادی دیدمی کی تکیه بر غم کردمی
ور بوی درمان بردمی کی پای بند دردمی

گر یافتی دل محرمی مانا که کردی مرهمی
ور زانکه بودی همدمی بودی که غم کم خوردمی

گرهمنفس بودی مرا یا یار کس بودی مرا
تا دسترس بودی مرا با چرخ در ناور دمی

گر بودمی تنهانشین ننهادمی دل بر زمین
بر آسمان هفتمین دامن فشانها کردمی

گررسته گشتی زین درک جانم پریدی بر فلک
علم الهی چون ملک در جان و دل پروردمی

کی کردمی برآرزو از در به در وز کو به کو
در روی عقل سرخ رو هرگز کجا رخ زردمی

بنشستمی در روزنی گر جلدمی در هر فنی
مکر و فریب هر زنی نخریدمی گر مردمی
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.