هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تغییر رفتار و ناسپاسی دوست یا معشوق خود شکایت میکند. او به یاد میآورد که چگونه در گذشته با فروتنی و مهربانی با او رفتار میشد، اما اکنون با خشونت و کینه روبرو شده است. شاعر از وعدههای شکسته و رفتارهای ناپایدار گله میکند و در نهایت از خداوند میخواهد که در سال جدید شرایط بهتری برایش فراهم شود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاطفی پیچیده، شکایت از رفتار ناعادلانه و اشارات به ناامیدی و دلشکستگی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۵
خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک
کآن نیارست زدن لاف ز هستی من
آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست
می زد از روی تواضع دم پستی با من
تا تو برداشتی اکنون ز سرم دست کرم
می زند از سر کین تیغ دودستی با من
یادمی آر از آن شب که رهی را گفتی
عمر باقی بنشین خوش چو نشستی با من
وین شب آن بود که در سر هوس نردت بود
نرد من بردم و عمدا تو شکستی با من
الف مصر سحرگاه رسید از کرمت
هم بدان وعده و میعاد که بستی با من
غایت مکرمت این بود و حقیقت که نکرد
کرم رایج تو عشوه پرستی با من
یارب امسال چه تدبیر کنم گر چون پار
شه نبازد ندبی نرد به مستی با من
کآن نیارست زدن لاف ز هستی من
آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست
می زد از روی تواضع دم پستی با من
تا تو برداشتی اکنون ز سرم دست کرم
می زند از سر کین تیغ دودستی با من
یادمی آر از آن شب که رهی را گفتی
عمر باقی بنشین خوش چو نشستی با من
وین شب آن بود که در سر هوس نردت بود
نرد من بردم و عمدا تو شکستی با من
الف مصر سحرگاه رسید از کرمت
هم بدان وعده و میعاد که بستی با من
غایت مکرمت این بود و حقیقت که نکرد
کرم رایج تو عشوه پرستی با من
یارب امسال چه تدبیر کنم گر چون پار
شه نبازد ندبی نرد به مستی با من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.