هوش مصنوعی: در این متن، مردی به نام قایم در حمام می‌میرد و شیخی برای او دعا می‌خواند. قایم از شیخ می‌پرسد جوانمردی چیست و شیخ پاسخ می‌دهد که جوانمردی پنهان کردن شوخ‌طبعی و عدم نمایش آن در برابر دیگران است. قایم به نادانی خود اعتراف می‌کند و شیخ از او می‌خواهد که استغفار کند. در پایان، متن به ستایش خداوند و درخواست بخشش برای شوخ‌طبعی و بی‌شرمی می‌پردازد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم عمیق فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت می‌شود.

حکایت ابوسعید مهنه با قایمی که شوخ بر بازوی او می‌آورد

بوسعید مهنه در حمام بود
قایمیش افتاد و مردی خام بود

شوخ شیخ آورد تا بازوی او
جمع کرد آن جمله پیش روی او

شیخ را گفتا بگو ای پاک جان
تا جوانمردی چه باشد در جهان

شیخ گفتا شوخ پنهان کردنست
پیش چشم خلق ناآوردنست

این جوابی بود بر بالای او
قایم افتاد آن زمان در پای او

چون به نادانی خویش اقرار کرد
شیخ خوش شد، قایم استغفار کرد

خالقا، پروردگارا ، منعما
پادشاها، کارسازا ، مکرما

چون جوانمردی خلق عالمی
هست از دریای فضلت شبنمی

قایم مطلق تویی اما به ذات
وز جوانمردی ببایی در صفات

شوخی و بی‌شرمی ما در گذار
شوخ ما را پیش چشم ما میار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سال سلیمان از موری لنگ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.