هوش مصنوعی:
شاعر از درد دوری و محرومی از وصال معشوق میگوید و بیان میکند که رفتار نادرست معشوق باعث رنجش او شده است. او تأکید میکند که اگر روزی امیدش را از معشوق ببرد، معشوق حتی با هزار عذر نیز نمیتواند او را بازگرداند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۷۶
محرومی وصل تو دل و جانم کاست
شد طبع کژت به رغم من با همه راست
روزی که امید از تو به یکره ببرم
عذرم به هزار سال نتوانی خواست
شد طبع کژت به رغم من با همه راست
روزی که امید از تو به یکره ببرم
عذرم به هزار سال نتوانی خواست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.