هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از اندوه و دل‌تنگی‌های عاشقانه، ناامیدی‌ها و امیدهایش سخن می‌گوید و از زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر روح و روان خود یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند استغنا، آزادی دل و گناه دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۷

بازم اندیشه مژگان سیاه دگر است
ملک دل عرصه جولان سپاه دگر است

نیست از زلف بتان مصلحت آزادی دل
مرغ پر ریخته را دام پناه دگر است

مهر سنجم همه در کفه استغنایش
گر چه صد کوه و کمر همسر کاه دگر است

ننگم از بی کلهی نیست که در کشور عشق
نیک چون بنگری آن نیز کلاه دگر است

نرم شد چرخ و به امید وفای تو خوشم
کآسمان را بدل سخت تو راه دگر است

می نخوردن گنهت بس به ملامت چه کنی
دل ما رنجه که آن نیز گناه دگر است

زخم خونین مرا آنچه ز مرهم طلبند
ظاهر این است که از تیر نگاه دگر است

ای مه از روزن من دور که بی ماه رخی
شب نورانی من روز سیاه دگر است

من چگویم دل یغما ز محبت چون شد
اشک گلگون و رخ زرد گواه دگر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.