هوش مصنوعی: شاعر از گذر عمر و کمبود زمان می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که با رهایی از قید و بندها، به او توجه کند. او به امید و عشق اشاره دارد و از رنج‌های عاشقانه می‌نویسد. همچنین، از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۶۱

از عمر نمانده است مرا غیر دمی چند
وقت است اگر رنجه نمائی قدمی چند

بگشای از آن طره پرتاب خمی بند
آزاد کن از زحمت مرغان حرمی چند

از دیده به گل ریخته ام تخم امیدی
دارم ز تو ای ابر عطا چشم نمی چند

بیم قفسی مژده وصلی بده آخر
تا شاد کنم خاطر خود را به غمی چند

زین بیش به حرمان نتوان زیست خدا را
شایستگی لطف ندارم سمتی چند

نه خال و خط و کاکل و زلفست که حسنش
آورده پی کشتن یغما رقمی چند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.