هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که از ترک دنیای زهد و صومعه و روی آوردن به خرابات (نماد دنیای واقعی و تجربیات زندگی) سخن می‌گوید. شاعر به خواننده توصیه می‌کند که از فکرهای بیهوده دوری کند، به دنبال عشق و معنویت برود، و در راه معشوق (که می‌تواند خدا یا معشوق زمینی باشد) تلاش کند. همچنین، از غم و هجران سخن می‌گوید و امید به رسیدن به وصال دارد. در پایان، به نکته‌ای اخلاقی دربارهٔ رضایت دیگران و دوری از تظاهر اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خرابات' و 'یغما خری اندر وحل افتاد' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیازمند تفسیر باشد.

شمارهٔ ۱۲۲

از صومعه زاهد به خرابات سفر کن
طامات صفائی ندهد فکر دگر کن

آدم به نشاط غمش از گلشن مینو
بگذشت تو هم گر خلفی کار پدر کن

تا در ره او پای کند پویه قدم زن
تا بر در او دست دهد خاک به سر کن

شاید که به گوشش رسی ای ناله رسا شو
باشد که ترحم کند ای آه اثر کن

خندم شب هجران چو شب وصل مگر چرخ
رشک آرد و گوید به شب آغاز سحر کن

اشکت بخراشد جگر مردم و ترسم
غمگین شود ای مردمک دیده حذر کن

خواهی به سلامت گذری از نظر دوست
یغما تن و جان را هدف تیر نظر کن

خشنودی مفتی و مریدان نظر شیخ
یغما خری اندر وحل افتاد خبر کن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.