هوش مصنوعی: این شعر به سوگ و اندوه برای از دست رفتن یک شخصیت بزرگ و محترم می‌پردازد. شاعر با تکرار عبارت «ذوالجناح ای ذوالجناح» و پرسش‌های مکرر درباره سرنوشت این شخصیت، احساسات عمیق غم و حسرت را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم مذهبی و اساطیری مانند یوسف و یعقوب، نوح و طوفان، و دیگر نمادها دارد که بر عمق تأثر شاعر تأکید می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، تاریخی و سوگوارانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات به خشونت و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۰

آن خدیو چار بالش صدر هفت ایوان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح
خسرو دنیا و دین سلطان انس و جان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

پروریدت سالها تا کش چنین روز ای دریغ
وارهی از تیر وتیغ
بی وفا اسبی سپاس آن همه احسان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

چون به میدان تاخت تنها خیلها زاشک و فغان
ساختمش از پی روان
سود اشک آخر چه آمد حاصل افغان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

چون به میدان تاخت تنها خیلها زاشک و فغان
ساختمش از پی روان
سود اشک آخر چه میدان حاصل افغان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

شهسواری کآمدش اندر به جولانگاه گام
ماه و هفته صبح و شام
بارگی دوش نبی عرش خدا میدان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

کودکان لب خشک مسکین تن در آذر دل بتاب
دیدگان در راه آب
ساقی تسنیم و خضر چشمه حیوان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

یوسف یعقوب دانم رست از زندان چاه
شست بر ایوان جاه
یوسفی کش چاهسار قتلگه زندان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

گفتی از پیکان و خنجر تیغ و گرز آمد هلاک
و آسمان برزش به خاک
آن هلاک گرز و تیغ و خنجر و پیکان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

آسمان طوفان خون انگیخت گیرم در به خاک
ز آن سفینه نوح پاک
تخته پاره کو زید از لطمه طوفان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح

دانم ای خاکم به سر کافتادش از خنجر جدا
سر جدا پیکر جدا
آن سر بی تن کجا رفت آن تن بی جان چه شد
ذوالجناح ای ذوالجناح
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: مستزاد
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.