هوش مصنوعی: متن نامه‌ای است از شخصی به نام یغما به فرزندش که در آن بر رعایت اصول اخلاقی و دینی تأکید شده است. او از فرزندش می‌خواهد که در انجام مراسم مذهبی مانند سوگواری کربلا کوشا باشد و به نیازمندان کمک کند. همچنین، او از تغییر نظر خود درباره‌ی یک تصمیم قبلی (احتمالاً مربوط به فرزند دیگری به نام ملاباشی) صحبت می‌کند و تأکید می‌کند که این تغییر نظر با مشورت و تأیید دیگران (موبد و خسته) صورت گرفته است. در پایان، او توکل به خداوند را یادآور می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و اخلاقی است و ممکن است برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مسائل دینی داشته باشد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۱

گرامی فرزند «خسته» را دل از بند هستی رسته باد، و تهی از سودای خود پرستی با خدا پیوسته. هنگام بازگشت بیابانک بارها سفارش کردم، احمد را بگوی امسال و آینده تا زنده ای و بار خدای را بنده بر همان هنجار که دستوری داده ام، و با پاک یزدان پیمان بامیان نهاده، بزم سوگواری تشنه کربلا و کشته نینوا را پاک و پاکیزه به سامان دار، درویشان جو به جو سنگ نیازآور. و توانگران از پلو و چلو دستار خوان برگستران. اگر سرموئی از این پیشه و اندیشه روی و رای بگردانی در زیست و مرگ از تو ناخرسند خواهم بود، و کیفر کردار را پاداش بد و سزای ناستوده از خداوند خواهم خواست.
و همچنین آن اندیشه که در کار فرزندی ملاباشی داشتم در پای رفت، و سگالش دگرگون گشت، زیرا که کار بستن آن کار که به چشم اندر مایه خشنودی پروردگار و پاک پیمبر همی نمود به راهی که راز گشودن و بار نمودن، برون از یاسای پرده داری است، اکنون براندام وانداز دیگر همی بینم. امید گاهی «موبد» و «خسته» را نیز گواه گرفتم که از آن اندیشه باز آمده ام، تو نیز دل تهی دار و در انجام رای کوتهی آور. چون خدای چیزی را نخواهد، ما و تو چگونه توانیم خواست. کمترین بنده یغما.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰ - به اسمعیل هنر نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.