هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق نافرجام و نامهربانی معشوق شکایت میکند و بیان میکند که معشوق از همان کودکی به جای مهربانی، جور و ستمگری آموخته است. شاعر همچنین از معلم معشوق که به او طرز دلبری آموخته اما دلداری نیاموخته، انتقاد میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و انتقادی در شعر وجود دارد که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.
شمارهٔ ۳۲
نه ماه من ز پری رسم دلبری آموخت
که رسم دلبری از ماه من پری آموخت
فغان از آن مه نامهربان که استادش
نه مهرورزی و نه بنده پروری آموخت
به کودکیش همه مشق جور کیشی داد
به طفلیش همه درس ستمگری آموخت
ندانم از چه نیاموخت طرز دلداری
معلمی که به او طور دلبری آموخت
رفیق تا به ره او سر نیاز نهاد
به سروران جهان سروری آموخت
که رسم دلبری از ماه من پری آموخت
فغان از آن مه نامهربان که استادش
نه مهرورزی و نه بنده پروری آموخت
به کودکیش همه مشق جور کیشی داد
به طفلیش همه درس ستمگری آموخت
ندانم از چه نیاموخت طرز دلداری
معلمی که به او طور دلبری آموخت
رفیق تا به ره او سر نیاز نهاد
به سروران جهان سروری آموخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.