هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، رنج‌های عاشقانه و بی‌وفایی یار سخن می‌گوید. شاعر از رفتار ناعادلانه معشوق گلایه دارد، از هجران و وعده‌های دروغین او می‌نالد و درد دل‌هایش را در قالب شعر بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین برخی از مضامین مانند 'وعده قتل' و 'خون دل' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۲۰

جور با ما می کنی تا می کنی
با که کردی آنچه با ما می کنی

با رقیبان می به مینا می کنی
خون دل در ساغر ما می کنی

می نمایی روی و پنهان می شوی
می بری دل را و حاشا می کنی

وعده ی قتلم به فردا تا به چند
می کن امروز آنچه فردا می کنی

می نشینی چشم بر چشم کسان
چشمه ی چشمم چو دریا می کنی

پیرم اما گر بجوئی در جهان
همچو من کم بنده پیدا می کنی

کس نمی جوید دلی بهر خدا
تا بکی ای دل خدایا می کنی

می گزینی هجر بر وصل ای رفیق
ترک یاران را چه یارا می کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.