هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با تصاویر زیبا و استعاره‌های شاعرانه، به توصیف عشق، هجران و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر از گل و باغ به عنوان نمادهای زیبایی و عشق استفاده می‌کند، اما همچنین از خار و رنج عشق سخن می‌گوید. در ابیات پایانی، شاعر از هجران و بیم آن می‌گوید و با اشاره به موی و زلف معشوق، بر شدت عشق خود تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و برخی استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات به رنج و هجران اشاره دارند که نیاز به بلوغ عاطفی برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۵۴

این کیست که او پرده ز رخسار کشیده است
سرمست و چمان جانب گلزار چمیده است

در دشت چنین لاله خودرو نشکفته است
در باغ چنین میوه شیرین نرسیده است

چون است که هر کس که طمع کرده بدان باغ
زین لاله و گل غیرخس و خار نچیده است

دانی بحقیقت که گلی بوی نکرده است
هر کس که بپایش سرخاری نخلیده است

زلفت چه ببینم ز شب هجر کنم بیم
آن مار گزیده است که آن موی بدیده است

سرهای عزیزان همه را همچو سرزلف
در پای فکنده است و پس آنگاه بریده است

از جور رقیب تو چرا شکوه کنم من
حلوا که چشیده است که صفرا نکشیده است

زینگونه سخن گفتن شیرین حبیبت
پیداست که وقتی لب لعل تو مکیده است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.