هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و سفر معنوی اشاره دارد. با استفاده از تصاویر شعری مانند کاروان، ناقوس، و باد، شاعر از راه عشق و فروتنی در برابر آن سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند غرور، تواضع، و رحمت الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی مانند «سلیمان» و «مسند باد» نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد.

شمارهٔ ۱۵۴

میزند روز و شب جرس فریاد
می رود کاروان به عشق آباد

همه تن یکدهان و اندر وی
یک زبان اندر او دو صد فریاد

هیچ دانی که چیست بانگ ناقوس است
کین دم از پیر دیر دارد باد

راه عشق است و باد کبر و غرور
باید از سر بخاک راه نهاد

تا تو موری بپای عجز بپوی
چون سلیمان شدی بمسند باد

بادب گام نه که در ره عشق
اولین منزل است بحر آباد

منزل سعد و خاک سعد الدین
کز حقش صد هزار رحمت باد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.