هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و اخلاقی، به مقایسهی لذات دنیوی مانند شراب و عسل با عشق حقیقی و معنوی میپردازد. شاعر از بیثباتی دنیا و وعدههای زاهدانه انتقاد میکند و عشق به معشوق حقیقی (خداوند) را برتر از همهی نعمتهای مادی میداند. همچنین، هشدار میدهد که دنیاپرستی سرانجامی جز ناکامی ندارد و شناخت حقیقت را تنها از طریق عشق و معرفت ممکن میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عرفانی و انتقادی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشارهی غیرمستقیم به مصرف شراب نیازمند درک مناسب از بافت فرهنگی و ادبی است.
شمارهٔ ۲۱۵
هر چه در قرآن خدا فرموده از خمرو عسل
بود از لعل لب دلجوی تو ضرب المثل
زان بهشت نسیه، کش زاهد بفردا وعده داد
نقد وقت عارفان امروز شد نعم البدل
داستان حال شیخ و زاهد است ایدوستان
هر چه آمد در کتاب حق ز علم بی عمل
عهد پیر و کاخ میخانه است آن قصر مشید
کش نخواهی دید هرگز در همه گیتی خلل
دولت دنیا پرستان عاقبت بی دولتی است
گوش جان بگشا و بشنو هر دم الدنیا دول
العجل ایعاشقان کوی جانان، العجل
ملک دنیا سهل دان اله اعلی و اجل
شه بر آن نادان که از بیدانشی درتیه جهل
من و سلوی را بدل میخواهد از فوم و بصل
بود از لعل لب دلجوی تو ضرب المثل
زان بهشت نسیه، کش زاهد بفردا وعده داد
نقد وقت عارفان امروز شد نعم البدل
داستان حال شیخ و زاهد است ایدوستان
هر چه آمد در کتاب حق ز علم بی عمل
عهد پیر و کاخ میخانه است آن قصر مشید
کش نخواهی دید هرگز در همه گیتی خلل
دولت دنیا پرستان عاقبت بی دولتی است
گوش جان بگشا و بشنو هر دم الدنیا دول
العجل ایعاشقان کوی جانان، العجل
ملک دنیا سهل دان اله اعلی و اجل
شه بر آن نادان که از بیدانشی درتیه جهل
من و سلوی را بدل میخواهد از فوم و بصل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.