هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از وضعیت روحی و عاطفی خود سخن میگوید، بیان میکند که شکسته و خسته است و پای خود را به عشق بسته است. او از لطف و رحمت الهی یا معشوق میخواهد که گره از کارش بگشاید و راهنماییاش کند. همچنین اشاره میکند که مدتهاست در انتظار است و امیدوار به لطفی است که او را از خودبیگانگی نجات دهد.
رده سنی:
15+
محتوا دارای مفاهیم عرفانی و عاطفی عمیق است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۴۸
گر میخری شکسته تو خود ما شکسته ایم
ور خسته میپذیری ما سخت خسته ایم
لطف تو میگشاید اگر کار بسته را
ما پای خود بدست خود ایدوست بسته ایم
ای خضر رهنما نظری کن بما که ما
عمری بشد که بر سر راهت نشسته ایم
ای رستگان ز خویشتن ای بستگان بحق
لطفی بما کنید که از خود نرسته ایم
ور خسته میپذیری ما سخت خسته ایم
لطف تو میگشاید اگر کار بسته را
ما پای خود بدست خود ایدوست بسته ایم
ای خضر رهنما نظری کن بما که ما
عمری بشد که بر سر راهت نشسته ایم
ای رستگان ز خویشتن ای بستگان بحق
لطفی بما کنید که از خود نرسته ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.