هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه، با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند مه و خورشید، به توصیف رابطه‌ی عاشق و معشوق و جستجوی معنوی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعی مانند ماه، خورشید و ستارگان برای بیان احساسات عمیق و عرفانی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۴

شبی بودم چو مه پهلوی خورشید
نهادم روی دل بر روی خورشید

مه و خورشید دیدم روی در روی
ندیدم جز قمر در کوی خورشید

فتادم در خم چوگان زلفش
همی رفتم بسر چون گوی خورشید

رسیدم در مقام قاب قوسین
نمود از ماه نو بر روی خورشید

در آن شب اجتماع مهر و مه بود
زحل پرتاب چون گیسوی خورشید

چو ترک روز برقع را برافکند
شب تاریک شد هندوی خورشید

فرو پوشید چشم جمله را نور
که تا هر کس نه بیند روی خورشید

کمان چرخ نرم از آفتاب است
ندارد هیچکس تا بوی خورشید

سحرگه چون برآمد خسرو چرخ
جهان پرشد زهای و هوی خورشید

ز مشرق تا به مغرب زوانا الشمس
که یکتایست دایم خوی خورشید

چمن شد آسمان گلها ستاره
ز باغ عرش آمد بوی خورشید

بمه رویان نظر کردم بپا کی
بدیدم طلعت دلجوی خورشید

بذلت برد کوهی قرص مه را
چو دعواهاست اندر طوی خورشید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.