۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۷

گر چه چون پروانه از شمع وصالت سوختم
شمع هم میسوزد از آه دل آتش فشان

ما ز لعل یار دندان طمع برکنده ایم
چون بکام دل نمی یابیم بوسی از گران

باسگان کوی او میباش شبها تا بروز
کوهیا می مال روی زرد خود بر آستان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.