هوش مصنوعی:
این متن به پرسشهای فلسفی دربارهی معنا و هدف زندگی، آفرینش انسان و بازگشت به حیات پس از مرگ میپردازد. شاعر از رازآلودگی زندگی و حکمت آفرینش انسان سخن میگوید و به زیباییهای وجودی انسان و نقش او در جهان اشاره دارد. همچنین، متن به مفاهیمی مانند نور، روشنایی و حیات مجدد اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 15 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۹۱
چه حکمت بود ما را آفریدن
چه بود این زندگی و باز مردن
نمیدانم چه سر است اینکه خواهد
بروز حشر دیگر زنده کردن
غرض این بد که او خود را به بیند
درون دیده هر دیده روشن
صباحی بود دیدیمش چو خورشید
در آمد آفتاب از بام و روزن
خوش آمد در دل و بنشست در جان
که انسان بود در تقویم احسن
خود آمد در دل کوهی و بنشست
بسان آتش اندر سنگ و آهن
چه بود این زندگی و باز مردن
نمیدانم چه سر است اینکه خواهد
بروز حشر دیگر زنده کردن
غرض این بد که او خود را به بیند
درون دیده هر دیده روشن
صباحی بود دیدیمش چو خورشید
در آمد آفتاب از بام و روزن
خوش آمد در دل و بنشست در جان
که انسان بود در تقویم احسن
خود آمد در دل کوهی و بنشست
بسان آتش اندر سنگ و آهن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.