هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به ستایش و حیرت در برابر آفرینش و ذات الهی میپردازد. شاعر از چگونگی آفرینش خود و جهان توسط خداوند سخن میگوید و به ارتباط عمیق بین خدا و مؤمن اشاره میکند. همچنین، از مفاهیمی مانند عشق الهی، وحدت وجود و تجلیات خداوند در جهان صحبت میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته نیاز به دانش و بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۲۱
در تو حیرانم که چونم ساختی
چار عنصر را بهم پرداختی
وز دل و ز دیده ی ما ای حبیب
خویشتن را دیده و بشناختی
قلب مؤمن گفته عرش من است
آمنی و عرش را بنواختی
خود شراب و شاهد و ساقی شدی
زان چو شمعم در میان بگداختی
کوهیا روزی که قالب ساختند
سگ شدی واسب را می تاختی
چار عنصر را بهم پرداختی
وز دل و ز دیده ی ما ای حبیب
خویشتن را دیده و بشناختی
قلب مؤمن گفته عرش من است
آمنی و عرش را بنواختی
خود شراب و شاهد و ساقی شدی
زان چو شمعم در میان بگداختی
کوهیا روزی که قالب ساختند
سگ شدی واسب را می تاختی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.