هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه و هجران است. شاعر از چشم بلا، بخت بد، عطش سینه، بازی‌های سرنوشت و هجران سخن می‌گوید. او از شعله‌ی شوق و آتش پنهان درونش می‌گوید و از ستم‌های معشوق که جانش را می‌آزارد. شعر پر از تصاویر احساسی و دردناک است که نشان‌دهنده‌ی عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۳

راندی ز نظر، چشم بلا دیده ی ما را
این چشم کجا بود ز تو، دیده ی ما را

سنگی نفتد این طرف از گوشه ی آن بام
این بخت نباشد سر شوریده ی ما را

مردیم به آن چشمه ی حیوان که رساند
شرح عطش سینه ی تفسیده ی ما را

فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند
این عرصه ی شطرنج فرو چیده ی ما را

هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور
چشم دل از تیغ نترسیده ی ما را

ما شعله ی شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیده ی ما را

ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیده ی ما را

با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک، جان خراشیده ی ما را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲
گوهر بعدی:غزل ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.