هوش مصنوعی:
این متن به ستایش و توصیف جایگاه اهل بیت پیامبر (ص) و خاندان او میپردازد. در آن از نور الهی، جایگاه معنوی، شفاعت، و نقش آنان در دین و عالم سخن گفته شده است. همچنین به مصائب و فداکاریهای آنان، به ویژه در واقعه کربلا اشاره شده است. شاعر از عظمت و فضیلت اهل بیت و تأثیر آنان در هستی سخن میگوید و در پایان، به شهیدان کربلا و مقام شفاعت آنان اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به شناخت قبلی از آموزههای دینی و تاریخی دارد. همچنین اشاره به وقایع تاریخی مانند کربلا و مصائب اهل بیت ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۵ - در مدح و مرثیه بزرگان دین علیهم سلام الله
آل پیغمبر که ایشان نور حق را مظهرند
باعث ایجاد عالم شافعان محشرند
هر چه باشد از طفیل هستی ایشان بود
ما سوی الله را عرض می دان که ایشان جوهرند
عروة الوثقای دین حبل المتین مؤمنین
دُرج دین را گوهرند و عرش حق را زیورند
امر و نهی ماضی و مستقبل کون و مکان
جملگی مشتق از ایشانند و ایشان مصدرند
گرچه عین حق نیند ایشان ولی عین حقند
در حقیقت اصل منظورند امّا ناظرند
وصف ذات قدر ایشان را نباشد منتهی
عارفان حیران در اینجا عقل ها کور و کرند
حیرتی دارم چرا بعضی از ایشان تشنه کام
شد قتیل از کینه امّا ساقیان کوثرند
زورق آل عبا شد غرقه ی بحر بلا
با وجود آنکه نُه فُلکِ فلک را لنگرند
نوح در کشتی نشست و یافت از طوفان نجات
لیکن اندر بحر خون ایشان به طوفان اندرند
شاه مظلومان خلیل و اکبر اسمعیل او
زینب ولیلایش از پی هر یکی چون هاجرند
روز عاشورا شنیدستی قیامت شد بلی
قامت اکبر قیامت بود و عدوان منکرند
آتش کین در زمین کربلا افروختند
با خبر از کفر خویش و بی خبر از کیفرند
گاه شد آویز? دروازه گاهی بر سنان
رأس آن شاهی که شاهان جهانش چاکرند
خواهران بی برادر دختران بی پدر
چون بنات النّعش سرگردان بدور آن سرند
سر به راه دوست دادن نیست کاری سرسری
عاشقان در اوّلین گام از سر خود بگذرند
ای «وفایی» جای اشک از دیده خون دل ببار
بر شهیدانی که هر یک شافع صد محشرند
باعث ایجاد عالم شافعان محشرند
هر چه باشد از طفیل هستی ایشان بود
ما سوی الله را عرض می دان که ایشان جوهرند
عروة الوثقای دین حبل المتین مؤمنین
دُرج دین را گوهرند و عرش حق را زیورند
امر و نهی ماضی و مستقبل کون و مکان
جملگی مشتق از ایشانند و ایشان مصدرند
گرچه عین حق نیند ایشان ولی عین حقند
در حقیقت اصل منظورند امّا ناظرند
وصف ذات قدر ایشان را نباشد منتهی
عارفان حیران در اینجا عقل ها کور و کرند
حیرتی دارم چرا بعضی از ایشان تشنه کام
شد قتیل از کینه امّا ساقیان کوثرند
زورق آل عبا شد غرقه ی بحر بلا
با وجود آنکه نُه فُلکِ فلک را لنگرند
نوح در کشتی نشست و یافت از طوفان نجات
لیکن اندر بحر خون ایشان به طوفان اندرند
شاه مظلومان خلیل و اکبر اسمعیل او
زینب ولیلایش از پی هر یکی چون هاجرند
روز عاشورا شنیدستی قیامت شد بلی
قامت اکبر قیامت بود و عدوان منکرند
آتش کین در زمین کربلا افروختند
با خبر از کفر خویش و بی خبر از کیفرند
گاه شد آویز? دروازه گاهی بر سنان
رأس آن شاهی که شاهان جهانش چاکرند
خواهران بی برادر دختران بی پدر
چون بنات النّعش سرگردان بدور آن سرند
سر به راه دوست دادن نیست کاری سرسری
عاشقان در اوّلین گام از سر خود بگذرند
ای «وفایی» جای اشک از دیده خون دل ببار
بر شهیدانی که هر یک شافع صد محشرند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴ - در شهادت حضرت قاسم (ع)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶ - در مصیبت سالار شهیدان (ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.