هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از بازگشت امید و شادی به زندگی خود سخن میگوید. او از پایان یافتن غم و رسیدن به آرزوهایش صحبت میکند و از آیندهای روشن و پر از شکرگزاری خبر میدهد. شاعر همچنین از تغییر حال خود و رسیدن به آرامش و شادی پس از دورهای از ناامیدی و غم میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی، نیاز به درک و تجربه بیشتری از زندگی و ادبیات دارد. همچنین، برخی از مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل ۵۸
بازم زبان شکر به جنبش درآمدست
نیشکر امید ز باغم بر آمدست
آن دولتی که میطلبیدیم در به در
پرسیده راه خانه و خود بر در آمدست
ای سینه زنگ بسته دلی داشتی کجاست
آیینهات بیار که روشنگر آمدست
تا بامداد کوس بشارت زدیم دوش
غم را ازین شکست که بر لشکر آمدست
از من دهید مژده به مرغ شکر پرست
کاینک ز راه قافلهٔ شکر آمدست
وحشی تو هرگز این همه شادی نداشتی
گویا دروغ های منت باور آمدست
نیشکر امید ز باغم بر آمدست
آن دولتی که میطلبیدیم در به در
پرسیده راه خانه و خود بر در آمدست
ای سینه زنگ بسته دلی داشتی کجاست
آیینهات بیار که روشنگر آمدست
تا بامداد کوس بشارت زدیم دوش
غم را ازین شکست که بر لشکر آمدست
از من دهید مژده به مرغ شکر پرست
کاینک ز راه قافلهٔ شکر آمدست
وحشی تو هرگز این همه شادی نداشتی
گویا دروغ های منت باور آمدست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۵۷
گوهر بعدی:غزل ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.