۴۴۸ بار خوانده شده

غزل ۶۵

ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست
بارد و قبول تو چه نقص و چه کمالست

گیرم که جهان آتش سوزنده بگیرد
بی آب شود جوهر یاقوت محالست

اینجا سر بازارچهٔ لعل فروشیست
مگشا سر صندوق که پر سنگ و سفالست

مارا به هما دعوی پرواز بلند است
باری تو چه مرغی و کدامت پر و بالست

با بلبل خوش لهجهٔ این باغ چه لافد
سوسن به زبان آوری خویش که لالست

خوش باشد اگر هست کسی را سر پیکار
ناورد گه ما سر میدان خیالست

خاموش نشین وحشی اگر صاحب حالی
کاینها که تو گفتی و شنیدی همه قالست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۴
گوهر بعدی:غزل ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.