۱۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳ - تار و نزنگ

به می خواران فتادم از قضا دوش
نبود اندر میان تار و ترنگی

بناگه تا ترنگان از درآمد
یکی کنگی فرو ژولیده دنگی

ربابی در برش چون کشتی نوح
برویش برکشیده خام چنگی

بریشمها بر او همچون کبستها
بدستش زخمه ای مانند کنگی

نشست و زود ما را ساخت چنگی
ولیک از سیم ناشد باز چنگی

ترنگ او بگوش ما چنان بود
چو بر دندان مفازخم سنگی

ترنگ او به جان آوردمان کار
بجان آورد ترنگ تا ترنگی

شکسته بر سر و دست و زبانش
به خایسکی و سنگی و کدنگی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲ - المومن نئی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴ - پسر سلمانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.