هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از انتقاد و سرزنش دیگران نسبت به شعر و شاعری خود سخن میگوید. او از این که مورد تحقیر قرار گرفته و از ممدوح خود ناامید شده، ابراز ناراحتی میکند و در نهایت از مخاطب خود میخواهد که او را به خدمت ممدوح بیستم راهنمایی کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم انتقادی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۸ - حنائی شاعر
حنائیا خبه شد خلق شاعریت مگر
که یک قصیده بگفتی و دم فرو خوردی
بهژده نوزده ممدوح بر همان خواندی
خجل خجل بدر بیستم همی گردی
قصیده تو بتو گفت من که مامه شدم
بوی بگوی اگر مردی و جوانمردی
مرا بخدمت ممدوح بیستم یله کن
روان نوزدهم بس که از من آزردی
که یک قصیده بگفتی و دم فرو خوردی
بهژده نوزده ممدوح بر همان خواندی
خجل خجل بدر بیستم همی گردی
قصیده تو بتو گفت من که مامه شدم
بوی بگوی اگر مردی و جوانمردی
مرا بخدمت ممدوح بیستم یله کن
روان نوزدهم بس که از من آزردی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷ - نه مستی و پستی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹ - قوامی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.