هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به امیر آخور (مسئول اصطبل شاه) خطاب کرده و از بی‌توجهی و کم‌لطفی او شکایت می‌کند. شاعر اشاره می‌کند که با وجود خدماتی که انجام داده، مورد تقدیر قرار نگرفته است. همچنین، از گذشت زمان بدون دریافت پاداش یا توجه ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتقادی و شکایتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱

ای امیر آخور مهینه پور محسن شه حسین
کز فر خلق حسن برمه زدی خرگاه را

گر نبودی بهر تقبیل تراب درگهت
در هیولی کس ندیدی صورت اشفاه را

برتو یک مه پیش اندر دو چکامه در سه روز
کردم ایثار از در مدحم صد و پنجاه را

وز پس آن نیز گاهی سوی کاخت آمدم
خالی از آن وارث اکیل دیدم گاه را

من نگویم طفره است استغفر الله العظیم
طبع تو نشناخته از جود کوه وکاه را

پاره از بی مبالاتیست برخی هم زشغل
زآن سبب نی یاد ما آن خاطر آگاه را

لیکن این اطوار نبود خوب از ابناملوک
به کز ایشان خلق دریا بند قد روجاه را

نیست این عمر آنقدرکز انتظار یک صله
بگذرانی هفته و ایام و سال و ماه را

گر تو با انسان خصوصا چون منی این سان کنی
پس دهد صبری خداوند اسب‌های شاه را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.