هوش مصنوعی: این شعر از سعدی، بیانگر پشیمانی و حسرت انسان گناهکار است که در طول عمر خود به جای انجام اعمال نیک و اطاعت از خداوند، به گناه و عصیان روی آورده است. شاعر از بی‌توجهی به عبرت‌های زندگی، غفلت از عمر و تقصیر در برابر خداوند سخن می‌گوید و در نهایت به امید بخشش و شفاعت بزرگان دل می‌بندد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، موضوعاتی مانند پشیمانی، گناه و تقصیر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲ - تضمین غزل شیخ سعدی رحمه‌‌الله علیه

نه تابع دیریم و نه قائل بکنشتیم
نه سالک راه حرم پاک سرشتیم

ما دوزخیان بین که طلبکار بهشتیم
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

افسوس که ما نامه عصیان ندریدیم
بر تن بجز از جامه حسرت نبریدیم

با گوش عمل حکم خدا را نشنیدیم
بر لوح معاصی خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم

ما را بهوا نفس همی خیره نماید
هی کم کند از عمر و بعصیان بفزاید

ای بس در افسوس که بر ما بگشاید
ما کشته نفسیم و بس آوخ که برآید
از ما بقیامت که چرا نفس نکشتیم

این زال جهان خط امانی ننوشته است
شوهر نگرفته است که ناکام نکشته است

بس خیره‌دل ما که از آن در نگذشته است
دنیا که در آن مرد خدا گل نسرشته است
نامرد که مائیم چرا دل بسرشتیم

خرم دل مرغان گلستان سعادت
کایشان چو مگس در طلب شهد عبادت

ما همچو جعل در پی سرگین شقاوت
ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت
مامور میان بسته دوان بر در و دشتیم

هر روز بشد شام و صباح دگر آمد
ما را همه دم نقش دگر در نظر آمد

افسوس که در خواب گران عمر سرآمد
پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

عبرت نگرفتیم ز همسایه که بگذشت
وز خواجه فلان با همه پیرایه که بگذشت

وز ساکن آن کاخ فلک پایه که بگذشت
افسون بر این عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا در نگذشتیم

از جوع به زاری فقرا ما نعم اندوز
ایشان به فنا توام و ما سرخوش و فیروز

سوزیم دل اما به کسی ناشده دلسوز
ما را عجب ار پشت و پناهی بود آنروز
کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم

از بار گنه خم چو کمان آمده قامت
گشتیم دریغا هدف تیر ملامت

آه ار به شفاعت نکند خواجه اقامت
گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت
شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم

امید صغیر است به اعمال بزرگان
کانجا که بود خرمن افعال بزرگان

چون مور برد ریزش غربال بزرگان
سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان
یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۳۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱ - در هر یک بند از این مربع ترکیب شعر دوم از مولوی رومی قدس سره
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه - بمناسبت عید مولود امیرالمؤمنین علی (ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.