هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از تنهایی، بی‌پناهی و ناامیدی است. او از یاران و فلک شکایت می‌کند و از بی‌عدالتی‌های جهان گله می‌نماید. شاعر احساس می‌کند که در این دنیا هیچ پناهگاهی ندارد و عمرش در غم سپری شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی مانند ناامیدی و تنهایی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است بر روحیه آن‌ها تأثیر منفی بگذارد.

شمارهٔ ۴۹

ای ناله برمیا که تو را دادخواه نیست
همراهی آنکه با تو کند غیر آه نیست

یاران که را پناه تصور کنم که من
جز بی پناهی آنچه که بینم پناه نیست

گر بایدت ز حال دلم آگهی ببین
رنگ رخم که بهتر از اینم گواه نیست

یک دور ای فلک نزدی بر مراد ما
ما را از این نمد مگر آخر کلاه نیست

همت به دستگیری از پا فتادگان
بالله اگر ثواب نباشد گناه نیست

خون فقیر شربت خوان توانگر است
تحقیق رفته در سخنم اشتباه نیست

یارب گیاه مهر نروید در اصفهان
یا خود به بوستان جهان این گیاه نیست

شد عمر صرف غم همه ما را مگر صغیر
صبح سپید در پی شام سیاه نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.