هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، رنجهای عاشق، و ناکامیهای او سخن میگوید. شاعر از افزایش مهر و محبت خود و در مقابل، افزایش جور و ستم معشوق مینالد. همچنین، به تأثیر مستی و نگاه ساقی در دگرگونی حال اشاره میکند و از جنون عشق و تبدیل نام به دیوانگی (مانند مجنون در عشق لیلی) یاد میکنند. در پایان، شاعر بر اهمیت خوی نیکو و نام نیک تأکید دارد و هشدار میدهد که ثروت بدون اخلاق، ننگ به همراه میآورد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و وجود مضامینی مانند رنج عشق، مستی، و جنون ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا نیاز به بلوغ عاطفی داشته باشد.
شمارهٔ ۲۱۷
عاقبت دلا دیدی کار یار و من چون شد
حاصل من از عشقش دیدهٔ پر از خون شد
مهر اگر فزاید مهر از چه رو به آن مه من
هرچه مهر افزودم جور و کینش افزون شد
دوش مستی ما را جام مینشد باعث
بل ز غمزهٔ ساقی حال ما دگرگون شد
در جنون عشق ای دل نام هم بدل گردد
قیس در غم لیلی گفته گفته مجنون شد
خوی حاتمی باید نام حاتم ار خواهی
ورنه زر همان زر بد، ننگ نام قارون شد
سرو قد جانان را تا نشاند اندر دل
گفتهی صغیر الحق، دلربا و موزون شد
حاصل من از عشقش دیدهٔ پر از خون شد
مهر اگر فزاید مهر از چه رو به آن مه من
هرچه مهر افزودم جور و کینش افزون شد
دوش مستی ما را جام مینشد باعث
بل ز غمزهٔ ساقی حال ما دگرگون شد
در جنون عشق ای دل نام هم بدل گردد
قیس در غم لیلی گفته گفته مجنون شد
خوی حاتمی باید نام حاتم ار خواهی
ورنه زر همان زر بد، ننگ نام قارون شد
سرو قد جانان را تا نشاند اندر دل
گفتهی صغیر الحق، دلربا و موزون شد
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.