هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق، رهایی از غم، و بی‌اعتباری دنیا سخن می‌گوید. شاعر از بوسه‌های معشوق، ناکامی‌های عاشقانه، و پندهای ناپذیرفته از سوی دیگران می‌گوید. همچنین، به بی‌ثباتی دنیا و ارزش نهادن به لذت‌های زودگذر اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به ناکامی‌های عاشقانه و فلسفه زندگی نیازمند درک بالاتری از تجربیات انسانی است.

شمارهٔ ۲۱۹

تا لبم بوسه چند از تو دلارام نگیرد
نشود جان ز غم آزاد و دل آرام نگیرد

همه را بوسه عطا کردی و کردی ز غم آزاد
این غم ماست که آغاز وی انجام نگیرد

وعظ واعظ ز چه دانی نکند جا بدل ما
پختگانیم که در ما سخن خام نگیرد

زاهد از خرقه سالوس مشو غره که ساقی
صد چنین جامه بها بهر یکی جام نگیرد

نرسیده است بسر منزل‌ آمال کس آری
هیچکس کام از این زال جهان نام نگیرد

گو رها کرد شکار و تن او گور فرو برد
ابله آنکس که بخود پند ز بهرام نگیرد

جام می‌گیر و تو هم پیرو جم باش صغیرا
کس از این عالم فانی به از او کام نگیرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.