هوش مصنوعی: این شعر به شکوه و عظمت گذشته ایران اشاره دارد و از دوران‌هایی می‌گوید که ایران مملو از هنر، قدرت و افتخار بود. سپس به عوامل زوال مانند نفاق و دورویی پرداخته و هموطنان را به اتحاد دعوت می‌کند. همچنین، تأکید دارد که هر کس به ایران آسیب زده، خود نیز آسیب دیده است.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم تاریخی، اجتماعی و انتقادی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اشارات انتقادی ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۱۳ - در تعریف ایران

ایران چه وقت مردم صاحب هنر نداشت؟
کی اسم و رسم از همه جا بیشتر نداشت؟

این کوهسار بود چه هنگام بی پلنگ؟
این بیشه در کدام زمان شیر نر نداشت؟

این زال سالخورده بهر دور کی هزار
پور دلیر چون پسر زال زر نداشت؟

سیمرغ قاف دولتش از همت بلند
کی قاف تا به قاف جهان زیر پر نداشت؟

کی بر سر سپاهیش از شیر و آفتاب
گردون به دست پرچم فتح و ظفر نداشت؟

چندی هم ار خراب شد از خویش شد نه غیر
غیر از پی خرابی ایران جگر نداشت

این ملک از نفاق و دورویی خراب شد
نقص دگر نبودش و عیب دگر نداشت

ای هموطن نفاق بدل کن به اتفاق
هرگز نفاق سود به غیر از ضرر نداشت

آنکس که پیشرفت خود اندر عناد دید
گویا ز پیشرفت محبت خبر نداشت

بنگر خدای خانهٔ او چون خراب کرد
آنکس که جز خرابی ایران به سر نداشت

هر بدکننده بد به حق خویش می‌کند
آری صغیر! کس به جز از کِشته برنداشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲ - اندرز در جلوگیری از انتحار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.