هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناخشنودی و ناامیدی در عشق می‌گوید، از بی‌وفایی و بی‌اعتمادی شکایت دارد و به دنبال وصال معشوق است. او از رنج‌های عاشقانه و انتظارهای بی‌ثمر می‌نالد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که وعده‌های عشق اگر آشکار شود، نابود می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها مناسب نباشد. همچنین، مفاهیمی مانند ناامیدی و بی‌وفایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۸۷

نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می‌گردد
ز بس کز ناامیدیها تسلّی زود می‌گردد

چنان در جنگ داد بی‌وفایی داد آن بدخو
که نام آشتی نشنیده شرم‌آلود می‌گردد

به راه انتظارش هر دم از بی‌اعتمادیها
گمانها گرد جان آرزو فرسود می‌گردد

من دیوانه را بر ساده لوحی خنده می‌آید
که دنبال تو بدخو از پی مقصود می‌گردد

همانا کرده حاصل رخصت منع مرا امشب
که در بیرون بزمش مدّعی خشنود می‌گردد

چه خواهد بود میلی، اعتماد وعده وصلی
که غیری گر ازان آگه شود، نابود می‌گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.