هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فریبهای آن سخن میگوید. شاعر بیان میکند که با وجود درد و رنجی که از معشوق دیده است، باز هم فریب لبخند و کمند محبت او را میخورد. معشوق چنان جذاب و بیقرار است که هیچکس نمیتواند در برابر او مقاومت کند، اما دستیابی به او دشوار و همراه با خواری است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و روانشناختی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند فریب و رنج عشقی برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۵۵
با آنکه آزموده ترا دردمند تو
هر دم فریب میخورد از زهرخند تو
باشد هم از فریب محبت که افکند
خود را به دست و پای اسیران، کمند تو
از بس که میکشند ز هر سو کمند شوق
در هیچجا قرار ندارد سمند تو
از شرم، سر به پیش فکندیّ و بیخبر
نتوان گرفت دامن سرو بلند تو
مشکل شود به اینهمه خواریّ و ناکسی
میلی پسند خاطر مشکلپسند تو
هر دم فریب میخورد از زهرخند تو
باشد هم از فریب محبت که افکند
خود را به دست و پای اسیران، کمند تو
از بس که میکشند ز هر سو کمند شوق
در هیچجا قرار ندارد سمند تو
از شرم، سر به پیش فکندیّ و بیخبر
نتوان گرفت دامن سرو بلند تو
مشکل شود به اینهمه خواریّ و ناکسی
میلی پسند خاطر مشکلپسند تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.