هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر عشق را به شبیخون‌زدن بر دل تشبیه می‌کند و از ناتوانی دل در مقابله با آن می‌نالد. همچنین، از جذبه‌های عشق و تأثیرات عمیق آن بر جان و دل سخن می‌گوید. در نهایت، شاعر به ترک مذهب در راه عشق اشاره می‌کند و عشق را فراتر از هر دین و آیینی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند ترک مذهب و رنج‌های عشق نیاز به درک و بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۷

عشق هر ساعت شبیخون بر دل ریش آورد
چون نیابد دل شبیخون بر سر خویش آورد

زلفش آیین کرم داند که چون مهمان رسد
هر چه دارد از متاع کفر و دین پیش آورد

همت مفلس‌نواز ناز بین کز مردمی
هر زمان صد حمله‌ام بر جان درویش آورد

جان فدای جذبه حسنی که هر سو بنگرم
موکشان نظاره‌ام تا جانب خویش آورد

عشق چون فصاد گردد لخت لختم همچو دل
می‌شتابد تا که خود را در ره نیش آورد

ترک مذهب کن فصیحی زآنکه در اقلیم عشق
هر چه آرد بر سر ما ملت و کیش آورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.