هوش مصنوعی:
شاعر از غم و اندوه خود میگوید و از آن به عنوان عاملی برای صیقل دادن آینه وجودش یاد میکند. او از فلک میخواهد که در کینهاش انبار نشود و اشاره میکند که گیاه هستیاش برایش کافی است، در حالی که شعلهای از سینهاش سرکشیده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری داشته باشد.
شمارهٔ ۲۷۱
ای زنگ غمت صیقل آیینهی من
انبار فلک مباش در کینهی من
خود بس باشد گیاه هستی مرا
این شعله که سر کشید از سینه من
انبار فلک مباش در کینهی من
خود بس باشد گیاه هستی مرا
این شعله که سر کشید از سینه من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.