۳۶۶۰ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۳۱

چون کار دلم ز زلف او ماند گره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره

امید ز گریه بود، افسوس! افسوس!
کان هم شب وصل در گلو ماند گره
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.