هوش مصنوعی:
نویسنده در این متن به بیان تجربههای عرفانی و روحانی خود میپردازد. او از درخواست هدایت به راه راست از خداوند سخن میگوید و توصیف میکند که چگونه خداوند نعمتها و زیباییهای بیشماری را در وجود او و اجزای او جاری کرده است. او احساس میکند که تمام زیباییها و کمالات از ذات خداوند نشأت میگیرد و در وجود او متجلی میشود. همچنین، او به توصیف تجربههای شهودی خود از خداوند و آفرینشهای الهی مانند گلها، باغها، و حوران بهشتی میپردازد و بیان میکند که همه اینها را در وجود خود مشاهده میکند. در پایان، او به این موضوع اشاره میکند که اگرچه مستقیم خداوند را نمیبیند، اما هنگامی که خداوند خود را نمایان میسازد، او نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربههای زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
فصل ۱
« اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ »
گفتم: ای اللّه! هر جزوِ مرا به انعامی به شهرِ خوشی و راحت برسان، و هزار دروازهٔ خوشی بر هر جزوِ من بگشای، و راه راست آن باشد که به شهر خوشی برساند، و راه کژ آن باشد که به شهر خوشی نرساند.
همچنین دیدم که اللّه مزهٔ جمله خوبان را در من و اجزای من درخورانید، گویی جمله اجزای من در اجزای ایشان اندرآمیخت و شیر از هر جزو من روان شد. و هر صورتی که مصوّر میشود از جمال و کمال و مزه و محبّت و خوشی، گویی این همه از ذات اللّه در شش جهت من پدید میآید؛ چنانکه کسی جامهٔ آبگونی دارد و بر آن جامه نقشهای گوناگون و صورتهای مختلف و لونلون باشد، همچنان اللّه از خود صد هزار صورت مینماید در من، از حس و دریافت او و صور باجمالان و خوبان و عشقهای ایشان، و موزونیها و صورت عقلیات و حور و قصور و آب روان و عجایبهای دیگر، لا الی نهایه. نظر میکنم و این صورتها را مشاهده میکنم که چندین جمال آراسته در من مینماید، و هر صورتی که میخواهم مینمایدم و میبینم که این همه از اجزای من پدید میآید.
و اللّه را دیدم که صد هزار ریاحین و گل و گلستان و سمن زرد و سپید و یاسمن پدید آورد، و اجزای مرا گلزار گردانید، و آنگاه آن همه را اللّه بیفشارد و گلاب گردانید و از بوی خوش وی حوران بهشت آفرید و اجزای مرا با ایشان درسرشت. اکنون حقیقت نگاه کردم همه صورتهای صورت، صورتِ میوهٔ اللّه است. اکنون این همه راحتها از اللّه به من میرسد در این جهان.
اگر گویند تو اللّه را میبینی یا نمیبینی، گویم که من به خود نبینم که «لَنْ تَرا نی» ؛ اما چو او بنماید، چه کنم که نبینم
و اللّه اعلم.
گفتم: ای اللّه! هر جزوِ مرا به انعامی به شهرِ خوشی و راحت برسان، و هزار دروازهٔ خوشی بر هر جزوِ من بگشای، و راه راست آن باشد که به شهر خوشی برساند، و راه کژ آن باشد که به شهر خوشی نرساند.
همچنین دیدم که اللّه مزهٔ جمله خوبان را در من و اجزای من درخورانید، گویی جمله اجزای من در اجزای ایشان اندرآمیخت و شیر از هر جزو من روان شد. و هر صورتی که مصوّر میشود از جمال و کمال و مزه و محبّت و خوشی، گویی این همه از ذات اللّه در شش جهت من پدید میآید؛ چنانکه کسی جامهٔ آبگونی دارد و بر آن جامه نقشهای گوناگون و صورتهای مختلف و لونلون باشد، همچنان اللّه از خود صد هزار صورت مینماید در من، از حس و دریافت او و صور باجمالان و خوبان و عشقهای ایشان، و موزونیها و صورت عقلیات و حور و قصور و آب روان و عجایبهای دیگر، لا الی نهایه. نظر میکنم و این صورتها را مشاهده میکنم که چندین جمال آراسته در من مینماید، و هر صورتی که میخواهم مینمایدم و میبینم که این همه از اجزای من پدید میآید.
و اللّه را دیدم که صد هزار ریاحین و گل و گلستان و سمن زرد و سپید و یاسمن پدید آورد، و اجزای مرا گلزار گردانید، و آنگاه آن همه را اللّه بیفشارد و گلاب گردانید و از بوی خوش وی حوران بهشت آفرید و اجزای مرا با ایشان درسرشت. اکنون حقیقت نگاه کردم همه صورتهای صورت، صورتِ میوهٔ اللّه است. اکنون این همه راحتها از اللّه به من میرسد در این جهان.
اگر گویند تو اللّه را میبینی یا نمیبینی، گویم که من به خود نبینم که «لَنْ تَرا نی» ؛ اما چو او بنماید، چه کنم که نبینم
و اللّه اعلم.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:فصل ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.