هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از امیر گنه بیانگر درد و رنج عشق نافرجام و جفاهای معشوق است. شاعر از بی‌وفایی و دشواری‌های عشق شکایت می‌کند و خود را با لیلی و مجنون مقایسه می‌کند. او احساس می‌کند قلبش پاره پاره شده و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در پیشگاه معشوق، همه چیز بی‌ارزش است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، درد و رنج عاطفی و استفاده از استعاره‌های عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد.

شمارهٔ ۴

امیر گنه: حیرونمه سرِّ خدارهْ
از خوبی دریغ نکرده بی‌بفا ره

نَکشیمهْ به عالم، من عشقِ جفا
ندونستمه ته مهرورزی دشواره

چه دونسّمهْ آخر، نیه این‌هاره
زهی به منه دل که نوونه پاره

اونوخت که تنه چش بدیه دنیا ره،
اونوخت که تره مٰارْ دَوسّهْ گهواره،

اونوخت که تنه لُو بیّه شیره‌خواره،
اونوختْ تا اِسا، کشّمهْ ته جفا ره،

مه بسوته بالِ هسّکا دیاره
اسا پرْسنی بنده تره چی کاره؟

اونطور که لیلی داشته حقِّ بفا ره
اونطور که مجنون ترک بکرد بی دنیا ره

عنبرشکن، ته عنبر نسیمِ تا ره
یا مسکینْ امیره (به) ته عشق بی‌قراره

فکر کمّه منه کار ره کجه کنارهْ
پیشِ نظرِ دوستْ، خُورپیونْ دیاره

من بَکتهْ کار، نَکتْ هیچ آدمزاره
دوستْ، مه جگرِ بَنْ رهْ بکرد بو پاره
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.