هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دردهای ناشی از آن سخن میگوید. او بیان میکند که دل به عشق بسته است، اما جز رنج و اندوه نصیبی ندارد. شاعر از بیوفایی معشوق و نبودن پشتوانه مالی برای عشق شکایت میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق بازی برای او مناسبتر است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی بیشتری دارد.
غزل
تومینالی و کس را زان خبر نه
وزان زاری ترا خود درد سر نه
دل اندر مهر من بستی و آنگاه
ز من حاصل به جز خون جگر نه
مرا زلفی چو زنجیرست و از تو
کسی در عاشقی دیوانه تر نه
سخن بسیار میدانی وزین سال
سخنها در دل من کارگر نه
مرا جز عشقبازی مصلحتهاست
ترا جز عاشقی کار دگر نه
طلب گار و ترا چیزی نه بر جای
خریدار و ترا در کیسه زر نه
بدین سرمایه عاشق چون توان شد؟
به ترک عشق میگویی و گر نه
وزان زاری ترا خود درد سر نه
دل اندر مهر من بستی و آنگاه
ز من حاصل به جز خون جگر نه
مرا زلفی چو زنجیرست و از تو
کسی در عاشقی دیوانه تر نه
سخن بسیار میدانی وزین سال
سخنها در دل من کارگر نه
مرا جز عشقبازی مصلحتهاست
ترا جز عاشقی کار دگر نه
طلب گار و ترا چیزی نه بر جای
خریدار و ترا در کیسه زر نه
بدین سرمایه عاشق چون توان شد؟
به ترک عشق میگویی و گر نه
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامهٔ دوم از زبان عاشق به معشوق
گوهر بعدی:فرد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.