هوش مصنوعی: متن درباره گدایی است که با یک شاهزاده همراه می‌شود و به دلیل جرمی که مرتکب شده، اعدام می‌شود. او قبل از مرگ اعتراف می‌کند که سزای عمل خود را دیده است. سپس متن به این موضوع می‌پردازد که هرکس باید به اندازه توانایی‌های خود تلاش کند و از طمع دوری کند. همچنین، متن اشاره می‌کند که عشق فراتر از موقعیت‌های اجتماعی مانند سلطنت یا درویشی است و عاشق نباید به این تفاوت‌ها توجه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند طمع، عدالت و عشق نیاز به تجربه و درک بیشتری دارند که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی شکل می‌گیرد.

حکایت

گدایی گشت با شهزاده‌ای جفت
بدان جرمش چو میکشتند، میگفت

به دست خود سزای خویش دیدم
که: پا پیش از گلیم خود کشیدم

هر آن مفلس که باشد طالب گنج
تحمل بایدش کردن بسی رنج

سزای خویش باید یار جستن
به قدر قوت خود بار جستن

چوحسن و پادشاهی یار باشند
طلب‌گاران مفلس خوار باشند

گدا، آن به، که سلطان را نداند
ولیکن عاشق این معنی چه داند؟

بر عاشق چه سلطان و چه درویش؟
تو عاشق باش و از سلطان میندیش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خلاصهٔ سخن
گوهر بعدی:تمای سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.