هوش مصنوعی: این شعر از اوحدی مراغه‌ای بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و بی‌وفایی معشوق است. شاعر از رفتارهای ناعادلانه و بی‌وفایی معشوق شکایت می‌کند و خاطرات تلخ این رابطه را به یاد می‌آورد. او از بی‌توجهی معشوق، ترک شدن و جایگزینی با دیگری، و همچنین از رنج‌های عاطفی که متحمل شده است، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی دارد. همچنین، مضامین آن مانند بی‌وفایی و رنج عشق ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل

دل از ما بر گرفتی، یاد می‌دار
جفا از سر گرفتی، یاد می‌دار

به دست من ندادی زلف و بامن
به مویی در گرفتی، یاد می‌دار

چو دستم تنگ دیدی، چون دهانت
کسی دیگر گرفتی، یاد می‌دار

مرا درویش دیدی، رفتی از غم
رخم در زر گرفتی، یاد می‌دار

دل من ریش کردی، دیگری را
چو جان در بر گرفتی، یاد می دار

مرا چون حلقه بر در دیدی، اکنون
به ترک در گرفتی، یاد می‌دار

گرفتی دست یکسر دوستان را
مرا کمتر گرفتی، یاد می‌دار

چو دیدی در سر من سوز مهرت
ز کین خنجر گرفتی، یاد می‌دار

چو سر گردان بدیدی اوحدی را
زبانش بر گرفتی، یاد می‌دار
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نامهٔ پنجم از زبان عاشق به معشوق
گوهر بعدی:مثنوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.