۲۹۰ بار خوانده شده
دل از ما بر گرفتی، یاد میدار
جفا از سر گرفتی، یاد میدار
به دست من ندادی زلف و بامن
به مویی در گرفتی، یاد میدار
چو دستم تنگ دیدی، چون دهانت
کسی دیگر گرفتی، یاد میدار
مرا درویش دیدی، رفتی از غم
رخم در زر گرفتی، یاد میدار
دل من ریش کردی، دیگری را
چو جان در بر گرفتی، یاد می دار
مرا چون حلقه بر در دیدی، اکنون
به ترک در گرفتی، یاد میدار
گرفتی دست یکسر دوستان را
مرا کمتر گرفتی، یاد میدار
چو دیدی در سر من سوز مهرت
ز کین خنجر گرفتی، یاد میدار
چو سر گردان بدیدی اوحدی را
زبانش بر گرفتی، یاد میدار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جفا از سر گرفتی، یاد میدار
به دست من ندادی زلف و بامن
به مویی در گرفتی، یاد میدار
چو دستم تنگ دیدی، چون دهانت
کسی دیگر گرفتی، یاد میدار
مرا درویش دیدی، رفتی از غم
رخم در زر گرفتی، یاد میدار
دل من ریش کردی، دیگری را
چو جان در بر گرفتی، یاد می دار
مرا چون حلقه بر در دیدی، اکنون
به ترک در گرفتی، یاد میدار
گرفتی دست یکسر دوستان را
مرا کمتر گرفتی، یاد میدار
چو دیدی در سر من سوز مهرت
ز کین خنجر گرفتی، یاد میدار
چو سر گردان بدیدی اوحدی را
زبانش بر گرفتی، یاد میدار
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامهٔ پنجم از زبان عاشق به معشوق
گوهر بعدی:مثنوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.